نام داستان: بیا برویم به مزار نویسنده: سپینود ناجیان فرمت: PDF حجم: 72 کیلوبایت برای دانلود نسخه pdf داستان روی تصویر زیر کلیک کنید. همچنین متن این داستان را می توانید در ادامه مطلب بخوانید. بیا برویم به مزار نشسته بود روبروی خانم منشی. خیره نگاهش میکرد. کار هر روزش بود. نگاهش گویا تمامی نداشت. اوایل با نگاه خشمگین خانم منشی سرش را پایین می انداخت. اما حالا دیگر خانم منشی حتی جواب سلامش را هم نمی داد. داستان ,منشی ,خانم ,خانم منشی ,سپینود ناجیان منبع
درباره این سایت